از داغ غمت هر که دلش سوختنی نیست
از شمع رخت محفلش افروختنی نیست
در طوف حریمش ز فنا جامه احرام
کردیم که این جامه به تن دوختنی نیست
گرد آمده از نیستی این مزرعه را بـرگ
ای برق مزن خرمن ما سوختنی نیست
گوینـد که درخانه دل هست چـراغـی
افــروخته کاندر حـرم افروختنی نیست
یکدانه اشک است روان بـر رخ زرین
سیم و زر ما شکر که اندوختنی نیست

برای دانلود کنسرت اینجا را کلیک کن

آفتاب مهربانی
سایه تو بر سر من

ای که در پای تو پیچید
ساقه ی نیلوفر من

با تو تنها با تو هستم
ای پناه خستگی ها

در هوایت دل گسستم
از همه دلبستگیها

در هوایت پر گشودن
باور بال و پر من باد

شعله ور از آتش غم
خرمن خاکستر من باد

ای بهار باور من
ای بهشت دیگر من

چون بنفشه بی تو بی تابم
بر سر زانو سر من




چون بنفشه بی تو بی تابم
بر سر زانو سر من

بی تو چون برگ از شاخه افتادم
زرد و سرگردان در کف بادم

گرچه بی برگم گرچه بی بارم
در هوای تو بی قرارم

برگ پاییزم
بی تو می ریزم

نو بهارم کن
نو بهارم

ای بهار باور من
ای بهشت دیگرمن

چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم

ای طرفه نگارم

از دوری صیاد دگر تاب ندارم

جهت دانلود موزیک صیاد از تبیان،اینجا را کلیک کنید.

رفتست قرارم

چون آهوی گم گشته به هر گوشه دوانم

تا دام در آغوش نگیرم،نگرانم

از ناوک مژگان چو دوصد تیر پرانی

بر دل بنشانی

چون پرتوی خورشید اگر رو بکشانی

وای از شب تارم

در بندو گرفتار بر آن سلسله مویم

از دیده ره کوی تو با عشق بشویم

با حال نزلرم

با حال نزارم

برخیز که داد از من بیچاره ستانی

بنشین که شرر بر دل تنگم بنشانی

تا آن لب شیرین به سخن باز گشایی

خوش جلوه نمایی

ای برده امان از دل عشاق کجایی؟

تا سجده گزارم

تا سجده گزارم

گر بوی تو را باد به منزل برساند

جانم برهاند

ورنه ز وجودم اثری هیچ نماند

جز گرد و غبارم

جز گرد و غبارم

شاعر:مهدی عابدینی

 به راهه وی تا سحر ماندم ژاله افشاندم او نیامد
به امیدش با نوای دل نغمه ها خواندم او نیامد
امیده دله من کجایی؟
سحر شد چرا پس نیایی؟
چرا نیایی که بی تو نالانم
آتش عشقت زد شرر به جانم آتش عشقت زد شرر به جانم
شب تابان مه رخشان تویی تو
به گلزارم گل تنها تویی تو
ز قلب بیمارم چه خواهی
به چشم بی خوابم نگاهی
جهت دانلود موزیک "او نیامد"از تبیان،اینجا را کلیک کنید.

سوالات المپیاد ریاضی دبیرستان امام جعفر صادق احتمالا برای دوم راهنمایی در وبلاگ میرود.

در محل یا میز مطالعه ی شما نباید عکس و یا مجله و چیزهایی که حواس شما را پرت می کند وجود داشته باشد.

اگر سال ها برای نقاش شدن تلاش کردید و آخر پیکاسو نشدید،اضطراب نداشته باشد و نا امید نشوید،چون ما آدم ها توانایی های مختلفی داریم.

جای مطالعه نباید جای خفه و تنگی باشد و لازم است که در آن هوا جریان داشته باشد و یک چراغ مطالعه با نور مناسصب،در آن وجود داشته باشد و بهتر آن است که که میزی برای خود داشته باشید.

خودکار خبرنگار در خردادماه احساس عجیبی دارد.او پنجره را باز می کند و به غروب خورشید نگاه میکند و به رنگ های آن.وقتی که فکر جلسه ی امتحان خرداد را می کند،بدنش می لرزد .حالا که سال ها از آن زمان گذشته،ولی خودکار سبز،دل درد می گیرد و خاطرات روزهایی را که در جلسه ی امتحان بئد ولی سوالات را بلد نبود می افتاد یا روزهایی که دیر به جلسه می رسید و با وحشت

از خواب می پرید و خدا را شکر می کرد که جلسه ی امتحانی برایش نیست.

پدر و مادرها نباید در زمان امتحان به فرزندانشان بگویند که"مراقب باش که نیفتی" و معلم ها نباید قبل از امتحان به دانش آموزان بگویند که"امتحان سخت است و مراقب باشید که نیفتید"و همین حرف ها موجب اضطراب بچه ها می شود.

یک دانش آموز می گوید:من در زمان امتحانات سخت مریض می شوم و دلیلش را نمی دانم.

زهرا محمدی مشاور تحصیلی می گوید که معلم ها و اولیا نبیاید دانش آموزان  را باهم مقایسه کنند و هرکس توانایی خود را دارد.

او می گوید:متاسفانه بدلیل هزینه ی زیاد کلاس ها این فشار به دانش آموزان می آید و علایمی چون تند شدن ضربان قلب،تهوع و... می باشد. بهترین راه ها برنامه ریزی و خواب مناسب در ایامک امتحان است.

دانش آموزانی می توانند در امتحان موفق شوند که از سلامتی جسمی و روحی برخوردار باشند و بزرگترها نیز باید مراعات آنان را بکنند و امتحان را بد جلوه ندهند.

روزنامه ی دوچرخه با اندکی تصرف

با بزرگگتر ها چه می توان کرد؟آچگونه باید به حرفشان گوش کنیم و آنان چگونه به حرف ما گوش کنند؟حتما نظر دهید

به پاس کمک این دو عزیز به راه اندازی وبلاگ ،از آقای بیدآخویدی  و آقای دشتبانی تشکر بعمل می آورم.